قرآن عثمان طه

سوره آل عمران

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

به نام خداى گسترده‌مهر مهرورز؛ الف، لام، ميم.


اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ

2

خداست كه هيچ معبودى جز او نيست زنده، برپا و برپا دارنده است.


نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ

3

[خدا] بر تو [اين‌] كتاب را به حق فرو فرستاد، در حالى كه مؤيد آنچه از [كتاب‌هاى الهى است كه‌] پيش از آن بود. و تورات و انجيل را


مِنْ قَبْلُ هُديً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ

4

پيش از آن، براى راهنمايى مردم، فرو فرستاد و جدا كننده [حق از باطل‌] را فرو فرستاد. به راستى كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند، برايشان عذابى شديد است و خدا شكست ناپذيرى صاحب انتقام است.


إِنَّ اللَّهَ لا يَخْفيٰ عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ

5

در حقيقت خدا هيچ چيز، در زمين و در آسمان بر او مخفى نمى‌ماند.


هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

6

او كسى است كه شما را در رحم‌ها آنچنان كه مى‌خواهد صورت‌گرى مى‌كند، هيچ معبودى جز آن شكست‌ناپذير فرزانه نيست.


هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ

7

او كسى است كه بر تو، [اين‌] كتاب را فرو فرستاد؛ كه قسمتى از آن آيات« محكم »است، كه آنها اساس اين كتابند. و قسمتى ديگر متشابهاتند. و اما كسانى كه در دل‌هايشان كژى است پس براى فتنه جويى و طلب باز گرداندنش (به دلخواه خود) از متشابهات آن پيروى مى‌كنند. و حال آنكه بازگشتگاه (مقاصد) ش را جز خدا و استواران در دانش نمى‌دانند. (آنان كه) مى‌گويند:« به آن [قرآن‌] ايمان آورديم، همه (آيات محكم و متشابه) از جانب پروردگار ماست، »و جز خردمندان ياد آور نمى‌شوند.


رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

8

(استوارن در دانش مى‌گويند:) [اى‌] پروردگار ما! پس از آنكه ما را راهنمايى كردى دل‌هايمان را كژ مگردان، و از نزد خود رحمتى بر ما ببخش، [چرا] كه تنها تو بسيار بخشنده‌اى.


رَبَّنا إِنَّكَ جامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ

9

[اى‌] پروردگار ما! در واقع تو گرد آورنده مردمانى، در روزى كه هيچ ترديدى در آن نيست [زيرا] كه خدا از وعده [خود] تخلف نمى‌كند.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ

10

در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند، اموالشان و فرزندانشان هيچ چيزى از (عذاب) خدا را از آنان دفع نخواهد كرد؛ و تنها آنان آتشگيره‌هاى آتشند.


كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ

11

(شيوه آنان) همچون شيوه فرعونيان و كسانى است كه پيش از آنان بودند؛ نشانه‌هاى ما را دروغ شمردند، پس خدا به پيامد (گناهان) شان [گريبان‌] آنان را گرفت؛ و خدا، سخت كيفر است.


قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِليٰ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهادُ

12

به كسانى كه كفر ورزيدند بگو:« بزودى شكست مى‌خوريد؛ و به سوى جهنم، گرد آورى خواهيد شد. و چه بد بسترى است! »


قَدْ كانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْريٰ كافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشاءُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ

13

بيقين در دو گروهى كه (در جنگ بدر) با هم رو به رو شدند، نشانه‌اى (و عبرتى) براى شما بود: گروهى، در راه خدا جنگ مى‌كرد؛ و [گروهى‌] ديگر كافر بودند، كه با چشم خود، آن (مؤمن) ان را دو برابر آنان مى‌ديدند. و خدا، هر كس را (شايسته بداند و) بخواهد، با ياريش، تأييد مى‌كند. قطعا در اين (ماجرا) براى صاحبان بينش عبرتى است.


زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذٰلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

14

محبت امور دوست داشتنى از زنان و پسران و ثروت‌هاى فراوان از طلا و نقره و اسب‌هاى نشان‌دار و دام‌ها و زراعت، براى مردم آراسته شده است؛ اينها مايه بهره‌مندى زندگى پست (دنيا) است؛ و بازگشت نيكو، نزد خداست.


قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذٰلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ

15

بگو:« آيا شما را به بهتر از اين (سرمايه‌هاى دنيايى)، خبر دهم؟ »براى كسانى كه (خود را) حفظ كرده‌اند، بوستان‌هايى است كه از زير [درختان‌] ش نهرها روان است؛ در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ و همسرانى پاكيزه، و خشنودى خدا، نزد پروردگارشان [براى آنان است.] و خدا به (امور) بندگان بيناست.


الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ

16

[همان‌] كسانى كه مى‌گويند:« [اى‌] پروردگار ما! براستى ما ايمان آورده‌ايم؛ پس پيامد (گناهان) ما را بر ما بيامرز، و ما را از عذاب آتش، حفظ كن. »


الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ

17

[همان پارسايانى كه‌] شكيبايان و راستگويان و [فرمانبرداران‌] فروتن و بخشندگان [در راه خدا] و آمرزش خواهان در سحرگاهانند.


شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

18

خدا، در حالى كه همواره برپا دارنده دادگرى است، گواهى مى‌دهد كه هيچ معبودى جز او نيست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش، [نيز گواهى مى‌دهند:] هيچ معبودى جز آن شكست ناپذير فرزانه نيست.


إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ

19

در حقيقت دين نزد خدا، اسلام است. و كسانى كه كتاب [الهى‌] به آنان داده شد، اختلاف نكردند، مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل‌] آمد، بخاطر ستم (و حسدى) كه در ميانشان بود؛ و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، پس (خدا به حساب او مى‌رسد، زيرا) كه خدا حسابرسى سريع است.


فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ

20

و اگر با تو، به بحث (و ستيز) برخاستند، پس بگو:« (من) و كسانى كه پيرو [من‌] هستند، ذات خود را براى خدا تسليم كرده‌ايم. »و به كسانى كه كتاب [الهى‌] داده شده و درس ناخواندگان [مشرك‌] بگو:« آيا [شما هم‌] تسليم شده‌ايد؟ »و اگر تسليم شوند، پس بيقين رهنمون مى‌شوند؛ و اگر روى بر تابند، پس فقط رساندن [پيام‌] بر عهده توست. و خدا نسبت به (امور) بندگان، بيناست.


إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ

21

در حقيقت كسانى كه به آيات خدا كفر مى‌ورزند، و پيامبران را به ناحق مى‌كشند، و كسانى از مردم را كه به دادگرى فرمان مى‌دهند، به قتل مى‌رسانند، پس آنان را به عذابى دردناك مژده ده!


أُولئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ

22

آنان كسانى هستند كه كردار [نيك‌] شان در دنيا و آخرت تباه شده، و هيچ ياورى براى آنان نيست.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَوْنَ إِليٰ كِتابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّيٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ

23

آيا نظر نكردى به [حال‌] كسانى كه بهره‌اى از كتاب (تورات) داده شدند؛ كه به سوى كتاب خدا فرا خوانده شدند تا در ميانشان حكم كند، سپس دسته‌اى از آنان روى بر مى‌تابند، در حالى كه آنان (از قبول حق) روى گردانند.


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ

24

اين [عمل‌] بدان سبب بود كه آنان گفتند:« آتش [دوزخ‌]، جز چند روزى محدود به ما نخواهد رسيد. و تهمت‌هايشان آنان را در دينشان فريفته ساخت.


فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

25

پس چگونه [خواهند بود] هنگامى كه آنان را براى روز [رستاخيز] ى كه هيچ ترديدى در آن نيست گرد آوريم، و به هر شخص، دستاوردش بطور كامل داده شود؟ و آنان مورد ستم واقع نمى‌شوند.


قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

26

بگو:« بار خدايا! خداوند فرمانروايى و هستى! به هر كه (شايسته بدانى و) بخواهى، فرمانروايى بخشى؛ و از هر كه خواهى، فرمانروايى را باز ستانى؛ و هر كه را خواهى، عزت دهى؛ و هر كه را خواهى خوار گردانى، (همه) نيكى (ها) تنها به دست توست؛ كه تو بر هر چيزى توانايى.


تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ

27

شب را در روز وارد مى‌كنى، و روز را در شب وارد مى‌كنى؛ و زنده را از مرده بيرون مى‌آورى، و مرده را از زنده بيرون آورى؛ و هر كه را (شايسته بدانى و) بخواهى، بى حساب، روزى دهى.


لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَي اللَّهِ الْمَصِيرُ

28

مؤمنان نبايد، كافران را- به جاى مؤمنان- سرپرست [و دوست خود] گيرند؛ و هر كس چنين كند، پس در هيچ چيز از [رابطه با] خدا [او را بهره‌اى‌] نيست. مگر آنكه با تقيه‌اى (خودتان را) از آنان حفظ كنيد. و خدا شما را از (نافرمانى) خودش، بيم مى‌دهد؛ و فرجام [شما] فقط به سوى خداست.


قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

29

بگو:« اگر آنچه در سينه‌هاى شماست، پنهان داريد يا آشكارش كنيد، خدا آن را مى‌داند؛ و (نيز) آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، مى‌داند؛ و خدا بر هر چيزى تواناست. »


يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ

30

روزى كه هر شخصى، آنچه از [كار] نيك انجام داده و آنچه از [كار] بد انجام داده، حاضر مى‌يابد؛ (و) آرزو مى‌كند كه بين او و بين آن [اعمال بد] فاصله [زمانى‌] زيادى بود. و خدا شما را از (نا فرمانى) خودش، بيم مى‌دهد؛ و خدا [نسبت‌] به بندگان، مهربان است.


قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

31

بگو:« اگر همواره خدا را دوست مى‌داريد، پس از من پيروى كنيد؛ تا خدا دوستتان بدارد؛ و پيامد (گناهان) شما را برايتان بيامرزد؛ و خدا بسيار آمرزنده مهرورز است. »


قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ

32

بگو:« از خدا و فرستاده (او)، اطاعت كنيد؛ و اگر روى برتافتند، پس در حقيقت خدا كافران را دوست نمى‌دارد. »


إِنَّ اللَّهَ اصْطَفيٰ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَي الْعالَمِينَ

33

در واقع خدا، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان (برترى داد، و) برگزيد.


ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

34

در حالى كه [آنان‌] نسلى بودند كه برخى آنها از برخى [ديگر] ند. و خدا شنواى داناست.


إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

35

(به ياد آريد) هنگامى كه زن« عمران »گفت:« پروردگارا! در واقع من آنچه را در شكم خود دارم، براى تو نذر كردم، در حالى كه آزاد [براى خدمتگذارى بيت المقدس‌] باشد. پس از من بپذير، كه تنها تو شنوا [و] دانايى. »


فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُها أُنْثيٰ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثيٰ وَ إِنِّي سَمَّيْتُها مَرْيَمَ وَ إِنِّي أُعِيذُها بِكَ وَ ذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ

36

و [لى‌] هنگامى كه او را بزاد، گفت:« پروردگارا! در واقع من او را دختر زاده‌ام.- و خدا به آنچه (او) زاده بود، داناتر است- و پسر، همانند دختر نيست. و در حقيقت من او را مريم ناميدم؛ و در واقع من، او و نسلش را از (وسوسه‌هاى) شيطان رانده شده، در پناه تو قرار مى‌دهم. »


فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّي لَكِ هٰذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ

37

و پروردگارش او [مريم‌] را با قبول نيكويى پذيرفت؛ و او را با رشد نيكويى پروراند؛ و زكريا را سرپرست وى قرار داد. زكريا هر گاه كه در محراب بر او وارد مى‌شد، غذاى (مخصوصى) نزد او مى‌يافت. گفت:« اى مريم! اين از كجا براى تو [آمده‌] است؟! »گفت:« اين از نزد خداست. كه خدا هر كس را [شايسته بداند و] بخواهد، بى‌شمار روزى مى‌دهد. »


هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ

38

در آنجا زكريا، پروردگارش را خواند [و] گفت:« پروردگارا! از جانب خود، نسل پاكيزه‌اى به من ببخش، كه تو شنونده دعايى. »


فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْييٰ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ

39

و در حالى كه او در محراب ايستاده، نيايش مى‌كرد، فرشتگان او را ندا در دادند، كه:« خدا تو را به« يحيى »مژده مى‌دهد؛ در حالى كه تأييد كننده كلمه خدايى [مسيح‌]، و سرور و خويشتندار، و پيامبرى از شايستگان است.


قالَ رَبِّ أَنَّي يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ قالَ كَذٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاءُ

40

[زكريا] گفت:« پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود، در حالى كه بيقين« پيرى »، به سراغ من آمده، و زنم نازاست؟! » [ندا كننده‌] گفت:« اينگونه خدا هر چه را [شايسته بداند و] بخواهد انجام مى‌دهد. »


قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ

41

[زكريا] گفت:« پروردگارا! براى من نشانه‌اى قرار ده. »فرمود:« نشانه‌ات اين است كه سه روز، جز به رمز با مردم سخن نگويى. و پروردگارت را بسيار ياد كن؛ و به هنگام صبح و عصر [او را] تسبيح گوى. »


وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَليٰ نِساءِ الْعالَمِينَ

42

و (به ياد آريد) هنگامى كه فرشتگان گفتند:« اى مريم! در حقيقت خدا تو را برگزيده و تو را پاك ساخته؛ و تو را بر زنان جهانيان، (برترى داده و) برگزيده است.


يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ

43

اى مريم! براى پروردگارت فرمانبردارى فروتن باش و سجده به جاى آور؛ و با ركوع كنندگان، ركوع نماى. »


ذٰلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ

44

اين [مطالب‌]، از خبرهاى (از حس) پوشيده است كه آن را به تو وحى مى‌كنيم؛ و [گر نه تو] نزدشان نبودى، هنگامى كه قلم‌هاى خود را (براى قرعه كشى به آب) مى‌افكندند [تا] كدام يك سرپرستى مريم را عهده دار شود، و (نيز) به هنگامى كه [با يكديگر] كشمكش داشتند، نزدشان نبودى.


إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ

45

(به ياد آريد) هنگامى كه فرشتگان گفتند:« اى مريم! در واقع خدا تو را به كلمه‌اى از جانب خود مژده مى‌دهد، كه نامش مسيح، عيسى پسر مريم است؛ در حالى كه در دنيا و آخرت، آبرومند، و از مقربان (الهى) است.


وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِينَ

46

و در گهواره و ميان سالى با مردم سخن خواهد گفت؛ و از شايستگان است. »


قالَتْ رَبِّ أَنَّي يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قالَ كَذٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ إِذا قَضيٰ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

47

(مريم) گفت:« پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود، در حالى كه بشرى با من تماس نگرفته است؟! » (فرشته) گفت:« خدا، اين گونه هر چه را [شايسته بداند و] بخواهد مى‌آفريند. هنگامى كه چيزى را اراده كند، پس فقط به آن مى‌گويد:« باش »پس [فورا موجود] مى‌شود. »


وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ

48

و به او، كتاب و حكمت و تورات و انجيل، مى‌آموزد.


وَ رَسُولاً إِليٰ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتيٰ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

49

و (او را بعنوان) فرستاده‌اى به سوى فرزندان يعقوب (بنى اسرائيل، قرار داده كه او به آنان مى‌گويد:) كه من از طرف پروردگارتان نشانه‌اى [معجزه‌وار]، برايتان آورده‌ام؛ من از گل، براى شما [چيزى‌] همانند شكل پرنده مى‌سازم؛ و در آن مى‌دمم پس به رخصت خدا، پرنده‌اى مى‌گردد. و نابيناى مادر زاد، و (مبتلايان به) پيس را بهبود مى‌بخشم؛ و مردگان را به رخصت خدا زنده مى‌كنم؛ و از آنچه مى‌خوريد، و آنچه در خانه‌هايتان ذخيره مى‌كنيد، به شما خبر مى‌دهم؛ كه مسلما در اين [معجزات‌]، نشانه‌اى براى شماست، اگر مؤمن باشيد.


وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

50

و [مى‌گويد: آمده‌ام تا] آنچه را پيش از من از تورات بوده، تأييد كننده باشم؛ و تا بعضى از آنچه كه [بر اثر ظلم و گناه،] بر شما حرام شده، برايتان حلال كنم؛ و از طرف پروردگارتان، نشانه‌اى برايتان آورده‌ام؛ پس [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ كنيد و [مرا] اطاعت كنيد.


إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

51

در حقيقت، خدا پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را بپرستيد. (كه) اين راهى راست است.


فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسيٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصارِي إِلَي اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

52

و هنگامى كه عيسى از آنان احساس كفر (و مخالفت) كرد، گفت:« چه كسانى ياوران من با خدايند؟ »حواريون گفتند:« ما ياوران خداييم؛ به خدا ايمان آورديم؛ و گواه باش كه ما تسليم هستيم.


رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ

53

(اى) پروردگار ما! به آنچه فرو فرستاده‌اى، ايمان آورديم و فرستاده [ات‌] را پيروى نموديم؛ پس ما را در زمره گواهان بنويس. »


وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ

54

و [دشمنان نقشه كشيدند و] فريبكارى كردند، و خدا ترفند كرد؛ و خدا، بهترين ترفندكنندگان است.


إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسيٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

55

(ياد كن) هنگامى را كه خدا گفت:« اى عيسى! در حقيقت من تو را بر گرفته و تو را به سوى خويش، بالا مى‌برم و تو را از [آلايش‌] كسانى كه كفر ورزيدند، پاك مى‌سازم؛ و تا روز رستاخيز كسانى را كه از تو پيروى كردند، برتر از كسانى كه كفر ورزيدند، قرار مى‌دهم؛ سپس فرجام شما فقط به سوى من است، پس در مورد آنچه كه همواره در آن اختلاف مى‌كرديد، ميان شما داورى خواهم كرد.


فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ

56

و اما كسانى كه كفر ورزيدند، پس در دنيا و آخرت، آنان را با عذاب شديدى، عذاب خواهم كرد؛ و هيچ ياورى برايشان نيست.


وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ

57

و اما كسانى كه ايمان آوردند، و [كارهاى‌] شايسته انجام دادند، پس [خدا] پاداششان را بطور كامل به آنان خواهد داد؛ و خدا، ستمكاران را دوست نمى‌دارد. »


ذٰلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآياتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكِيمِ

58

اينهاست كه [ما] آن را از آيات، و يادآورى حكيمانه [قرآن‌] بر تو مى‌خوانيم.


إِنَّ مَثَلَ عِيسيٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

59

در واقع مثال عيسى نزد خدا، همچون مثال آدم است؛ [كه‌] او را از خاك آفريد، سپس به او گفت:« باش! »پس [فورا موجود] شد.


الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

60

[اين مطالب‌] حق، از جانب پروردگار توست؛ پس از ترديد كنندگان مباش.


فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبِينَ

61

و هر گاه بعد از دانشى كه تو را [حاصل‌] آمده، (باز) كسانى در (مورد) آن با تو به بحث (و ستيز) برخيزند، پس بگو:« بياييد پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و خودمان و خودتان، را دعوت كنيم، سپس مباهله مى‌كنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار مى‌دهيم. »


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

62

در واقع تنها حكايت‌هاى حقيقى (مسيح) همين است. و هيچ معبودى، جز خدا نيست؛ و قطعا تنها خدا شكست‌ناپذير فرزانه است.


فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ

63

و اگر روى برتابند، پس در حقيقت خدا به [حال‌] فسادگران، داناست.


قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِليٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

64

بگو:« اى اهل كتاب! بياييد، به سوى سخنى كه ميان ما و ميان شما يكسان است كه: جز خدا را نپرستيم و هيچ چيزى را شريك او قرار ندهيم؛ و بعضى از ما، بعض [ديگر] را- به غير خدا- به پروردگارى برنگزينيم. »و اگر [از اين دعوت‌] روى برتابند، پس بگوييد:« گواه باشيد كه ما مسلمانيم. »


يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

65

اى اهل كتاب! چرا در [باره‌] ابراهيم، بحث (و ستيز) مى‌كنيد؟ در حالى كه تورات و انجيل فرو فرستاده نشد، مگر بعد از او، پس آيا خردورزى نمى‌كنيد؟!


ها أَنْتُمْ هٰؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

66

هان شما [اهل كتاب‌] كسانى هستيد كه درباره آنچه شما (نسبت) به آن دانشى داشتيد، بحث (و ستيز) كرديد؛ پس چرا درباره آنچه شما بدان هيچ دانشى نداريد، بحث (و ستيز) مى‌كنيد؟! و خدا مى‌داند، و شما نمى‌دانيد.


ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لٰكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

67

ابراهيم يهودى و مسيحى نبود؛ و ليكن حق گرايى مسلمان بود؛ و از مشركان نبود.


إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هٰذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ

68

در حقيقت سزاوارترين مردم به ابراهيم، كسانى هستند كه از او پيروى كردند، و اين پيامبر و كسانى كه [به آيين او] ايمان آورده‌اند؛ و خدا، سرپرست مؤمنان است.


وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ

69

دسته‌اى از اهل كتاب گمراهى شما را، آرزو مى‌كردند؛ در حالى كه جز خودشان را گمراه نمى‌كنند، و (لى با درك حسى) متوجه نمى‌شوند.


يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ

70

اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‌ورزيد، در حالى كه شما (به درستى آن) گواهى مى‌دهيد؟!


يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

71

اى اهل كتاب! چرا حق را با باطل مى‌آميزيد، و حقيقت را پوشيده مى‌داريد، در حالى كه شما مى‌دانيد؟!


وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

72

و دسته‌اى از اهل كتاب گفتند:« در آغاز روز به آنچه بر كسانى كه ايمان آورده‌اند، فرود آمده، (ظاهرا) ايمان آوريد، و در پسين آن [روز]، كفر ورزيد، تا شايد آنان [از اسلام‌] باز گردند.


وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُديٰ هُدَي اللَّهِ أَنْ يُؤْتيٰ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

73

و جز به كسى كه از دين شما پيروى مى‌كند، (واقعا) ايمان نياوريد. »بگو:« در حقيقت هدايت، هدايت خداست. » (اهل كتاب به همديگر مى‌گفتند: تصور نكنيد) كه به كسى، نظير آنچه به شما داده شده، داده مى‌شود، يا در پيشگاه پروردگارتان، با شما بحث مى‌كنند. بگو:« در حقيقت (اين) بخشش، به دست خداست؛ به هر كس (شايسته بداند و) بخواهد مى‌دهد؛ و خدا گشايشگرى داناست.


يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

74

رحمتش را به هر كس (شايسته بداند و) بخواهد، اختصاص مى‌دهد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است. »


وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

75

و از اهل كتاب، كسى است كه اگر او را بر ثروت زيادى امين بدارى، آن را به تو باز مى‌گرداند؛ و از آنان كسى است كه اگر او را بر دينارى امين بدارى، آن را به تو باز نمى‌گرداند؛ مگر تا زمانى كه بر [سر] او ايستاده باشى. اين بخاطر آن است كه آنان مى‌گفتند:« در (مورد) كسانى كه درس نخوانده‌اند [و كتاب الهى ندارند]، بر [زيان‌] ما راهى نيست. »و بر خدا دروغ مى‌بندند؛ در حالى كه آنان مى‌دانند.


بَليٰ مَنْ أَوْفيٰ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقيٰ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ

76

آرى، كسى كه به پيمان خود وفا كند و [خود را] حفظ كند، پس حتما خدا پارسايان (خود نگهدار) را دوست مى‌دارد.


إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

77

براستى كسانى كه پيمان خدا و سوگندهايشان را به بهاى اندكى مى‌فروشند، آنان هيچ بهره‌اى در آخرت براى شان نخواهد بود؛ و خدا با آنان سخن نخواهد گفت و در روز رستاخيز به آنان نظر نخواهد كرد و رشدشان نمى‌دهد (و از گناه پاكشان نخواهد ساخت؛) و عذاب دردناكى براى آنهاست.


وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

78

و در واقع برخى از آنان دسته‌اى هستند كه زبانشان را به [خواندن‌] كتاب مى‌پيچانند تا بپنداريد آن [را كه مى‌خوانند،] از كتاب (خدا) است؛ در حالى كه آن از كتاب (خدا) نيست. و مى‌گويند:« آن از نزد خداست. »در حالى كه آن از نزد خدا نيست، و بر خدا دروغ مى‌بندند، در حالى كه آنان مى‌دانند.


ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ

79

براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خدا به او، كتاب و حكم و پيامبرى دهد؛ سپس [او] به مردم بگويد:« غير از خدا، بندگان من باشيد. »و ليكن (سزاوار مقام پيامبر آن است كه بگويد: مردمى) ربانى باشيد، به سبب آنكه همواره كتاب [خدا] را مى‌آموختيد و از آن رو كه پيوسته درس مى‌خوانديد.


وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

80

و [براى پيامبر سزاوار نيست‌] كه به شما دستور دهد كه فرشتگان و پيامبران را، پروردگار [خود] انتخاب كنيد. آيا پس از آنكه شما مسلمان شديد، به شما دستور كفر ورزيدن مى‌دهد؟!


وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَليٰ ذٰلِكُمْ إِصْرِي قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ

81

و (ياد كنيد) هنگامى را كه خدا، از پيامبران پيمان محكم گرفت، كه هر گاه به شما كتاب و فرزانگى دادم، سپس فرستاده‌اى به سوى شما آمد كه مؤيد آن چيزى است كه با شماست، حتما به او ايمان آوريد و قطعا ياريش كنيد. [آنگاه خدا] گفت:« آيا اقرار كرديد؟ و پيمان محكم مرا بر آن پذيرفتيد؟ »گفتند:« (آرى) اقرار كرديم. » [خدا به آنان‌] گفت:« پس گواه باشيد؛ و من [نيز] با شما از گواهانم. »


فَمَنْ تَوَلَّيٰ بَعْدَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ

82

و كسانى كه بعد از اين (پيمان محكم)، روى برتابند، پس تنها آنان نافرمانبردارند.


أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ

83

و آيا غير از دين خدا را مى‌طلبند؟! در حالى كه هر كس در آسمان‌ها و زمين است، خواه و ناخواه تسليم اوست؛ و فقط به سوى او بازگردانده مى‌شوند.


قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

84

بگو:« به خدا و آنچه بر ما فرو فرستاده شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و (پيامبران از) فرزندان (او) فروفرستاده شده؛ و آنچه به موسى و عيسى و پيامبران (ديگر)، از طرف پروردگارشان داده شده، ايمان آورده‌ايم. [در حالى كه ما] ميان هيچ يك از آنان فرق نمى‌گذاريم؛ و ما تنها تسليم او هستيم. »


وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ

85

و هر كس جز اسلام، دينى بجويد (و برگزيند)، پس از او پذيرفته نخواهد شد؛ و وى در آخرت از زيانكاران است.


كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

86

چگونه خدا گروهى را راهنمايى مى‌كند كه بعد ايمانشان كفر ورزيدند، و گواهى مى‌دادند كه فرستاده [خدا] حق است و براى‌شان دلايل روشن آمد. و خدا، گروه ستمكاران را راهنمايى نخواهد كرد.


أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ

87

آنان، كيفرشان (اين است) كه لعنت (و طرد) خدا و فرشتگان و مردم همگى، بر آنهاست.


خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ

88

در حالى كه در اين (لعنت) ماندگارند، عذاب از آنان كاسته نمى‌شود و آنان مهلت داده نمى‌شوند.


إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

89

مگر كسانى كه پس از آن [كفر ورزيدن‌]، توبه كردند و اصلاح نمودند؛ پس (توبه آنان پذيرفته مى‌شود چرا) كه خدا، بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ

90

در حقيقت كسانى كه پس از ايمانشان كفر ورزيدند، سپس بر كفر [خود] افزودند، توبه آنان، پذيرفته نخواهد شد؛ و تنها آنان گمراهان [واقعى‌] هستند.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَديٰ بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ

91

در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند و در حال كفر مردند، پس زمين پر از طلا، از هيچ يك آنان پذيرفته نخواهد شد؛ و گر چه آن را [براى خود بعنوان‌] تاوان بپردازند، آنان، براى شان عذابى دردناك است؛ و هيچ ياورى براى شان نيست.


لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

92

به نيكى نمى‌رسيد تا از آنچه دوست مى‌داريد، (در راه خدا) مصرف كنيد؛ و آن چيزى كه (در راه خدا) مصرف مى‌كنيد، پس براستى كه خدا بدان داناست.


كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَليٰ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

93

همه غذاها بر بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) حلال بود، جز آنچه پيش از فرو فرستاده شدن تورات، اسرائيل (يعقوب) بر خويش ممنوع كرده بود؛ بگو:« اگر راست مى‌گوييد (كه غير از اين است) پس تورات را بياوريد و آن را بخوانيد [و پيروى كنيد]. »


فَمَنِ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

94

و كسانى كه بعد از اين، بر خدا دروغ بندند، پس تنها آنان ستمكارند.


قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

95

بگو:« خدا راست گفت. پس از آيين ابراهيم پيروى كنيد، در حالى كه حق‌گرا [بود،] و از مشركان نبود. »


إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلْعالَمِينَ

96

در واقع نخستين خانه (و پرستشگاهى) كه براى مردم نهاده شد، آن (است) كه در مكه است؛ كه خجسته، و براى جهانيان (مايه) هدايت است.


فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ

97

در آن، نشانه‌هاى روشن (از جمله) مقام ابراهيم است؛ و هر كس در آن داخل شود، در امان خواهد بود؛ و براى خدا، بر [عهده‌] مردم است كه آهنگ (حج) خانه (او) كنند، (همان) كسى كه بتواند به سوى آن راهى بيابد. و هر كس كفر ورزد، (و حج را ترك كند؛) پس در حقيقت خدا از جهانيان، بى‌نياز است.


قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ شَهِيدٌ عَليٰ ما تَعْمَلُونَ

98

بگو:« اى اهل كتاب، چرا نشانه‌هاى خدا را انكار مى‌كنيد؟! در حالى كه خدا بر آنچه انجام مى‌دهيد، گواه است. »


قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

99

بگو:« اى اهل كتاب، چرا كسى را كه ايمان آورده، از راه خدا باز مى‌داريد، (و) مى‌خواهيد آن [راه‌] را منحرف سازيد؟! و حال آنكه شما (بر درستى آن) شاهديد. و خدا از آنچه انجام مى‌دهيد، غافل نيست. »


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ

100

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر از دسته‌اى كه به آنان كتاب‌هاى (الهى) داده شده، اطاعت كنيد، شما را پس از ايمان آوردنتان، به [حال‌] كفر باز مى‌گردانند.


وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْليٰ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

101

و چگونه كفر مى‌ورزيد، در حالى كه شماييد كه آيات خدا بر شما خوانده مى‌شود، و فرستاده او در ميان شماست؟! و هر كس به خدا تمسك جويد، پس بيقين به راه راست، رهنمون شده است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

102

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ كنيد آنگونه كه حق خود نگهدارى از (عذاب) اوست. و نميريد، مگر اينكه شما مسلمان باشيد.


وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَليٰ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

103

و همگى به ريسمان خدا، تمسك جوييد، و پراكنده نشويد؛ و نعمت خدا را بر خودتان، به ياد آريد، آنگاه كه دشمنان (يكديگر) بوديد، و [او] ميان دل‌هاى شما، الفت انداخت، پس به (بركت) نعمت او، برادران (همديگر) شديد. و شما بر كنار حفره‌اى از آتش بوديد، و شما را از آن نجات داد؛ اينگونه، خدا نشانه‌هايش را براى شما روشن بيان مى‌كند؛ تا شايد شما راهنمايى شويد.


وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

104

و بايد از ميان شما، گروهى (مردم را) به سوى نيكى دعوت كنند، و به [كار] پسنديده فرمان دهند و از [كار] ناپسند منع كنند. و تنها آنان رستگارند.


وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

105

و مانند كسانى نباشيد كه پس از آنكه دلايل روشن به آنان رسيد، پراكنده شدند و اختلاف كردند؛ و آنان براى شان عذابى بزرگ است؛


يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ

106

(در) روزى كه چهره‌هايى سفيد مى‌شود، و چهره‌هايى سياه مى‌گردد؛ و اما كسانى كه چهره‌هايشان سياه شده، (به آنها گفته مى‌شود:) آيا بعد از ايمانتان، كفر ورزيديد؟! پس به سبب كفر ورزيدنتان، عذاب را بچشيد!


وَ أَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

107

و اما كسانى كه چهره‌هايشان سفيد شده، پس در رحمت خدايند؛ در حالى كه آنان در آن (رحمت) ماندگارند.


تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعالَمِينَ

108

آن [ها] آيات خداست؛ كه آن را به حق بر تو مى‌خوانيم و خدا هيچ ستمى بر (احدى از) جهانيان نمى‌خواهد.


وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

109

و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، فقط از آن خداست. و [همه‌] كارها، فقط به سوى خدا باز گردانده مى‌شود.


كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ

110

شما بهترين امتى بوديد كه براى مردم پديدار شده‌اند؛ (چه اينكه) به [كار] پسنديده فرمان مى‌دهيد و از [كار] ناپسند منع مى‌كنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر (بر فرض) اهل كتاب، ايمان آورده بودند، حتما براى آنها بهتر بود؛ برخى از آنان مؤمنند؛ و [لى‌] بيشترشان نا فرمانبردارند.


لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذيً وَ إِنْ يُقاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ

111

(آن يهوديان) جز آزارهاى [اندك‌]، به شما زيانى نمى‌رسانند. و اگر با شما پيكار كنند، با عقب‌گردى از شما روى برمى‌تابند (و شكست مى‌خورند)؛ سپس يارى نخواهند شد.


ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَما ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذٰلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ

112

(آن يهوديان) هر كجا يافت شوند، (نشانه) خوارى بر آنان خورده است؛ مگر به ريسمان خدا، و به ريسمان (ارتباط با) مردم (تمسك جويند). و به خشمى از جانب خدا، گرفتار شده‌اند؛ و (نشانه) بينوايى بر آنها زده شده؛ آن بدان سبب است كه آنان به نشانه‌هاى خدا همواره كفر مى‌ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى‌كشتند. آن [ها] بخاطر آن است كه نافرمانى كردند؛ و (به حقوق ديگران) همواره تجاوز مى‌نمودند.


لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ

113

(ولى همه اهل كتاب) يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، گروهى قيام كننده‌اند، كه [پيوسته‌] آيات خدا را در شبانگاهان مى‌خوانند (و پيروى مى‌كنند) در حالى كه آنان سجده مى‌نمايند؛


يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ

114

به خدا و روز بازپسين ايمان مى‌آورند؛ و به [كار] پسنديده فرمان مى‌دهند و از [كار] ناپسند منع مى‌كنند؛ و در (انجام) نيكى‌ها، بر همديگر پيشى مى‌گيرند؛ و آنان از شايستگانند؛


وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ

115

و هر [كار] نيكى كه انجام دهند، پس [در باره‌] آن، مورد ناسپاسى قرار نمى‌گيرند. و خدا به [حال‌] پارسايان (خود نگهدار) داناست.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

116

در واقع كسانى كه كفر ورزيدند، اموالشان و فرزندانشان، هيچ چيزى از (عذاب) خدا را از آنان دفع نخواهد كرد. و آنان اهل آتشند؛ در حالى كه آنان در آن ماندگارند.


مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هذِهِ الْحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لٰكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

117

مثال آنچه [آنان‌] در اين زندگى پست (دنيا) مصرف (انفاق) مى‌كنند، همانند مثال بادى است كه در آن سوزندگى است كه به كشتزار گروهى كه بر خودشان ستم كرده‌اند بوزد و آن را نابود سازد. و خدا به آنان ستم نكرده؛ و ليكن بر خودشان ستم مى‌كنند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ

118

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از غير خودتان [دوست‌] همراز مگيريد. آنها از هر گونه تباهى (و فساد فرهنگى) در باره شما، كوتاهى نمى‌كنند؛ زحمت شما را آرزو دارند. بيقين (نشانه‌هاى) دشمنى از دهان (و سخنان) شان آشكار شده؛ و آنچه سينه‌هايشان نهان مى‌دارد، بزرگ‌تر است. بيقين نشانه‌ها (ى دشمنى آنان) را براى شما بيان كرديم، اگر خردورزى كنيد.


ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

119

هان! شما كسانى هستيد كه آنان را دوست مى‌داريد؛ و [لى‌] آنان شما را دوست ندارند. و شما به همه كتاب‌ها [ى الهى‌] ايمان داريد. و هنگامى كه شما را ملاقات مى‌كنند، مى‌گويند:« ايمان آورده‌ايم. »و هنگامى كه خلوت كنند، از شدت خشم بر شما، سر انگشتان [خود را به دندان‌] مى‌گزند! بگو:« به سبب شدت خشمتان بميريد! براستى كه خدا به (اسرار) درون سينه‌ها داناست. »


إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ

120

اگر نيكى به شما برسد، آنان را ناراحت مى‌كند، و اگر (حادثه) بدى براى شما رخ دهد، بدان شاد مى‌شوند. و اگر شكيبايى نماييد و [خودتان را] حفظ كنيد، نيرنگشان، هيچ چيزى به شما زيان نمى‌رساند؛ حتما خدا به آنچه انجام مى‌دهند احاطه دارد.


وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

121

و (به ياد آر) هنگامى را كه [در جنگ احد] بامدادان، از [ميان‌] خانواده‌ات بيرون رفتى، كه محل‌هايى براى جنگ مؤمنان آماده كنى؛ و خدا شنواى داناست.


إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا وَ اللَّهُ وَلِيُّهُما وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

122

[و نيز به ياد آر] هنگامى را كه دو دسته از شما آهنگ كردند كه سستى ورزند؛ و خدا [سرپرست و] ياور آن دو (دسته) بود؛ و (اگر دسته‌اى سستى كردند) پس مؤمنان بايد، تنها بر خدا توكل كنند.


وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

123

و بيقين خدا شما را در (جنگ)« بدر »يارى كرد؛ در حالى كه شما، خوار بوديد. پس [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ كنيد، باشد كه شما سپاسگزارى كنيد.


إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ

124

آنگاه كه به مؤمنان مى‌گفتى:« آيا [براى‌] شما كافى نيست كه پروردگارتان، شما را با سه هزار (نفر) از فرشتگان فرود آمده، يارى‌تان كند؟! »


بَليٰ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هٰذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ

125

آرى، اگر شكيبايى (و استقامت) كنيد و [خودتان را] حفظ كنيد، و [دشمنان‌] با همين سرعتشان به (سراغ) شما آيند، پروردگارتان شما را با پنج هزار (نفر) از فرشتگان، نشانه‌گذار، مدد خواهد كرد.


وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْريٰ لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

126

و خدا آن (وعده امداد غيبى) را جز مژده‌اى براى شما و براى آرامش دل‌هاى شما بدان، قرار نداده است. و پيروزى جز از جانب خداى شكست‌ناپذير فرزانه، نيست.


لِيَقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوا خائِبِينَ

127

(اين وعده) براى اين است كه ريشه كسانى را كه كفر ورزيدند قطع كند؛ يا آنها را با خوارى بازگرداند؛ و نااميدانه برگردند.


لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ

128

هيچ چيز از اين كار [ها] با تو نيست (و اختيارى در اين امور ندارى). يا [خدا] توبه آنان را مى‌پذيرد، يا عذابشان مى‌كند؛ چرا كه آنان ستمگرانند.


وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

129

و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، فقط از آن خداست. هر كس را (شايسته بداند و) بخواهد، مى‌آمرزد؛ و هر كس را (مستحق بداند و) بخواهد، عذاب مى‌كند؛ و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

130

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، ربا (و سود) را چندين برابر مخوريد. و [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ كنيد، باشد كه شما رستگار شويد.


وَ اتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ

131

و [خودتان را] از آتشى كه براى كافران آماده شده، حفظ كنيد.


وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

132

و خدا و فرستاده [اش‌] را اطاعت كنيد، باشد كه شما (مشمول) رحمت شويد.


وَ سارِعُوا إِليٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ

133

و بر همديگر پيشى گيريد، به سوى آمرزشى از پروردگارتان؛ و بهشتى كه پهنه آن (به اندازه) آسمان‌ها و زمين است؛ كه براى پارسايان (خود نگهدار) آماده شده است؛


الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ

134

(همان) كسانى كه در را حتى و سختى (و خوشحالى و ناراحتى اموال خود را در راه خدا) مصرف مى‌كنند، و خشم شديد (خود) را فرو مى‌برند؛ و از مردم در مى‌گذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد.


وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَليٰ ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

135

و كسانى كه چون [كار] زشتى كنند، يا بر خودشان ستم روا دارند، خدا را ياد كنند؛ پس براى [پيامد] گناهانشان، آمرزش مى‌طلبند- و چه كسى جز خداست كه [پيامد] گناهان را مى‌آمرزد؟- و بر آنچه انجام داده‌اند، در حالى كه آنان مى‌دانند (كه گناه است)، پافشارى نمى‌كنند.


أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ

136

آنان، پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان، و بوستان‌هايى است كه از زير [درختان‌] ش، نهرها روان است؛ كه در آنجا ماندگارند؛ و پاداش اهل عمل، نيكوست.


قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ

137

بيقين، پيش از شما، سنت‌ها [و روش‌هايى وجود داشته كه‌] سپرى شده است. پس در زمين گردش كنيد و بنگريد فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟!


هٰذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُديً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ

138

اين [قرآن‌]، بيانى براى مردم است، و راهنمايى و پندى براى پارسايان (خود نگهدار) است.


وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

139

و اگر شما مؤمنيد، سستى مكنيد؛ و غمگين مشويد، در حالى كه شما برتريد.


إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ

140

اگر (در جنگ احد،) به شما آسيبى رسيد، پس بيقين، به آن گروه (نيز در جنگ بدر)، آسيبى مثل آن رسيد؛ و [ما] اين روزها (ى شكست و پيروزى) را در ميان مردم [دست به دست‌] مى‌گردانيم؛ و (اين) بخاطر آن است كه، خدا كسانى را كه ايمان آورده‌اند، معلوم بدارد (و شناخته شوند)؛ و از ميان شما، گواهانى برگيرد. و خدا ستمكاران را دوست نمى‌دارد.


وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ

141

و تا خدا، كسانى را كه ايمان آورده‌اند، خالص [و پاك‌] گرداند؛ و كافران را [بتدريج‌] نابود سازد.


أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ

142

آيا پنداشتيد كه وارد بهشت خواهيد شد، و حال آنكه كسانى از شما را كه جهاد كرده‌اند، معلوم نداشته، و شكيبايان را معلوم نساخته است.


وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ

143

و بيقين شما مرگ (و شهادت) را، پيش از آنكه با آن رو به رو شويد، همواره آرزو مى‌كرديد؛ و بيقين آن را ديديد، در حالى كه شما نظاره مى‌كرديد.


وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَليٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ

144

و محمد (صلى الله عليه و آله) جز فرستاده‌اى نيست؛ بيقين پيش از او (نيز) فرستادگان (ديگرى) بودند، پس آيا اگر [او] بميرد و يا كشته شود، به (عقايد كفرآميز) گذشته‌هايتان باز مى‌گرديد؟! و هر كس به گذشته (كفرآميز) ش باز گردد، پس به خدا هيچ چيزى زيان نمى‌رساند؛ و بزودى خدا، سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.


وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ

145

و براى هيچ شخصى (ممكن) نيست بميرد، جز با رخصت خدا؛ [كه خدا مرگ را] نوشته شده‌اى سرآمد دار [قرار داده است.] و هر كس پاداش اين جهان را بخواهد، از آن، به او مى‌دهيم؛ و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن، به او مى‌دهيم؛ و بزودى پاداش سپاسگزاران را خواهيم داد.


وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ

146

و چه فراوان پيامبرى، كه همراه او، مردان الهى بسيارى پيكار كردند. و در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى‌رسيد، سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم نگرديدند، و خدا شكيبايان را دوست دارد.


وَ ما كانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِي أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ

147

و سخنشان جز اين نبود كه گفتند:« [اى‌] پروردگار ما! [پيامد] گناهان ما و زياده‌روى‌هاى ما را در كارمان، براى ما، بيامرز، و گام‌هاى ما را استوار دار؛ و ما را بر گروه كافران پيروز گردان. »


فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ

148

پس خدا پاداش دنيا، و پاداش نيك آخرت را به آنان داد؛ و خدا نيكوكاران را دوست مى‌دارد.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِينَ

149

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر از كسانى كه كفر ورزيده‌اند، اطاعت كنيد، شما را به گذشته‌هاى [كفرآميز] تان باز مى‌گردانند؛ و زيانكار خواهيد گشت.


بَلِ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ

150

بلكه سرپرست شما، خداست؛ و او بهترين يارى كنندگان است.


سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَي الظَّالِمِينَ

151

بزودى در دل‌هاى كسانى كه كفر ورزيدند، وحشت (و ترس) خواهيم افكند، بخاطر اينكه چيزى را با خدا شريك قرار داده‌اند، كه هيچ دليلى بر آن فرو نفرستاده است، و مقصدشان، آتش است؛ و جايگاه ستمكاران چه بد (جايگاهى) است.


وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّي إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ

152

و بيقين خدا وعده خود را (در مورد پيروزى در جنگ احد) با شما، راست گردانيد؛ آنگاه (كه در آغاز جنگ،) به رخصت او، آنان را مى‌كشتيد؛ تا هنگامى كه سست شديد، و در كار (حفظ سنگر) با همديگر به كشمكش پرداختيد؛ و بعد از آنكه، آنچه را دوست مى‌داشتيد (همچون پيروزى و غنيمت) به شما نشان داد، نافرمانى كرديد. برخى از شما كسانى هستند كه دنيا را مى‌خواستند؛ و برخى از شما كسانى هستند كه آخرت را مى‌خواستند. سپس [خدا] شما را از آنان منصرف ساخت، (و شكست خورديد) تا شما را بيازمايد. و بيقين او از شما درگذشت؛ و خدا نسبت به مؤمنان، داراى بخشش است.


إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَليٰ أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْراكُمْ فَأَثابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَليٰ ما فاتَكُمْ وَ لا ما أَصابَكُمْ وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ

153

هنگامى كه (در بيابان فرار مى‌كرديد و از كوه) بالا مى‌رفتيد، و به هيچ كس (در پشت سرتان) توجه نمى‌كرديد؛ و حال آنكه فرستاده [خدا] شما را از پشت [سر] تان فرا مى‌خواند. پس به شما اندوهى اضافه بر اندوه (تان) جزا داد. تا بر آنچه از دستتان رفته، و آنچه (از مصيبت‌ها) به شما رسيده، اندوهگين نشويد. و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است.


ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشيٰ طائِفَةً مِنْكُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ ما لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِليٰ مَضاجِعِهِمْ وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

154

سپس بعد از آن اندوه (شكست احد)، آرامشى [به صورت‌] خوابى سبك بر شما فرو فرستاد، كه دسته‌اى از شما را فرا گرفت؛ و [لى‌] دسته‌اى كه در انديشه جانشان بودند، در باره خدا گمان‌هاى نادرستى، همچون گمان‌هاى (دوران) جاهليت، داشتند؛ مى‌گفتند:« آيا چيزى از كار (جنگ) به سود ماست؟! »بگو:« در واقع كار (جنگ و پيروزى) همه‌اش به دست خداست. » [آنان‌] چيزى را در دل‌هايشان پوشيده مى‌دارند، كه براى تو آشكار نمى‌سازند؛ مى‌گويند:« اگر (بر فرض) چيزى از كار (جنگ) به سود ما بود، در اين جا كشته نمى‌شديم. »بگو:« اگر (بر فرض) در خانه‌هايتان [هم‌] بوديد، كسانى كه كشته شدن بر آنان مقرر شده بود، حتما به سوى آرامگاه‌هايشان، بيرون مى‌آمدند. و (اينها) براى آن است كه خدا، آنچه را در سينه‌هاى شماست، بيازمايد؛ و بخاطر آنكه آنچه را در دل‌هاى شماست، خالص [و پاك‌] گرداند؛ و خدا به (اسرار) درون سينه‌ها، آگاه است. »


إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ

155

در حقيقت، در روزى كه دو گروه (مؤمنان و كافران در نبرد احد با هم) روبرو شدند، كسانى از شما كه روى برتافتند، تنها شيطان آنان را، به سبب بعضى از آنچه (از گناهان) بدست آورده بودند، بلغزاند؛ و بيقين خدا از آنان در گذشت، كه خدا، بسيار آمرزنده [و] بردبار است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّي لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

156

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، همچون كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند، و درباره برادرانشان، هنگامى كه در زمين مسافرت كردند (و مردند) يا جهادگر (و شهيد) شدند، گفتند:« اگر (بر فرض) نزد ما بودند، نمى‌مردند و كشته نمى‌شدند! » (شما چنين سخنانى مگوييد) تا خدا آن را حسرتى بر دل‌هايشان قرار دهد. و خدا، زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.


وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ

157

و اگر [هم‌] در راه خدا كشته شويد، يا بميريد، حتما آمرزشى از جانب خدا و رحمت [او]، از [همه‌] آنچه آنان جمع مى‌كنند، بهتر است.


وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَي اللَّهِ تُحْشَرُونَ

158

و اگر بميريد يا كشته شويد، حتما فقط به سوى خدا گردآورى خواهيد شد.


فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ

159

و به سبب رحمتى از جانب خدا با آنان نرم‌خو شدى؛ و اگر (بر فرض) تندخويى سخت‌دل بودى، حتما از پيرامونت پراكنده مى‌شدند. پس، از آنان درگذر، و براى شان آمرزش بخواه؛ و در كار [ها] با آنان مشورت كن؛ و هنگامى كه تصميم گرفتى، پس بر خدا توكل كن؛ چرا كه خدا توكل كنندگان را دوست مى‌دارد.


إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

160

اگر خدا شما را يارى كند، پس هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد؛ و اگر شما را يارى نكند، پس كيست، آنكه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، پس بايد تنها بر خدا توكل كنند.


وَ ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثُمَّ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

161

و براى هيچ پيامبرى شايسته نيست، كه خيانت كند؛ و هر كس خيانت كند، روز رستاخيز، آنچه را (در آن) خيانت كرده، مى‌آورد؛ سپس به هر كس، آنچه را بدست آورده، بطور كامل داده مى‌شود؛ در حالى كه به آنان ستم نخواهد شد.


أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

162

و آيا كسى كه بدنبال خشنودى خدا بوده، همانند كسى است كه به خشمى از خدا بازگشته و مقصدش جهنم است؟ و چه بد فرجامى است!


هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ

163

آنان در پيشگاه خدا رتبه‌هايى (متفاوت) هستند؛ و خدا به آنچه انجام مى‌دهند، بيناست.


لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ

164

بيقين، خدا بر مؤمنان منت نهاد [و نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنان، فرستاده‌اى از خودشان بر انگيخت؛ كه آياتش را بر آنان بخواند، [و پيروى كند] و رشدشان دهد [و پاكشان گرداند]، و كتاب [خدا] و فرزانگى به آنان بياموزد؛ در حالى كه قطعا پيش از [آن‌] در گمراهى آشكارى بودند.


أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّي هٰذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

165

و آيا هنگامى كه به شما مصيبتى (در نبرد احد) رسيد، كه دو برابر آن را (در نبرد بدر بر دشمن) وارد ساخته بوديد، گفتيد:« اين (مصيبت) از كجاست؟! »بگو:« آن از جانب خودتان است. »براستى كه خدا بر هر چيزى تواناست.


وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ

166

و روزى كه دو گروه (مؤمنان و كافران در نبرد احد با هم) رو به رو شدند، آنچه به شما رسيد، پس به رخصت خدا، و بخاطر آن بود كه مؤمنان را معلوم بدارد.


وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لَاتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ

167

و (نيز) براى اينكه معلوم بدارد كسانى را كه دورويى نمودند، و به آنان گفته شد:« بياييد در راه خدا جنگ كنيد، يا دفاع نماييد. »گفتند:« اگر (بر فرض) جنگى مى‌دانستيم حتما از شما پيروى مى‌كرديم. »در آن روز (فاصله) آنان به كفر نزديك‌تر بود، از (فاصله) آنان به ايمان؛ به زبانشان چيزى مى‌گويند كه در دل‌هايشان نيست. و خدا به آنچه پنهان مى‌دارند، آگاه‌تر است.


الَّذِينَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطاعُونا ما قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

168

كسانى كه در حال (جنگ، در خانه خود) نشسته بودند، به برادرانشان گفتند:« اگر (بر فرض) از ما اطاعت مى‌كردند، كشته نمى‌شدند. »بگو:« اگر راستگو هستيد، پس مرگ را از خودتان دور سازيد! »


وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

169

(اى پيامبر) هرگز مپندار كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند، بلكه [آنان‌] زنده‌اند، [و] در پيشگاه پروردگارشان روزى داده مى‌شوند!


فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

170

[در حالى كه آنان‌] بخاطر آنچه خدا از بخشش خود به ايشان داده است، شادمانند؛ و بخاطر (آگاهى از جايگاه مجاهدان يعنى) كسانى كه از پى ايشان، هنوز به آنان نپيوسته‌اند، شادى مى‌كنند، كه هيچ ترسى بر آنان نيست، و نه آنان اندوهگين مى‌شوند.


يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ

171

بخاطر نعمتى از جانب خدا و بخشش [او] و اينكه خدا، پاداش مؤمنان را تباه نمى‌كند شادى مى‌كنند، (و مژده مى‌دهند.)


الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ

172

كسانى كه (در نبرد احد) پس از آنكه آسيب (و جراحتى) به ايشان رسيد، [دعوت‌] خدا و فرستاده (اش) را، پذيرفتند. براى كسانى از آنان، كه نيكى كردند و پارسايى نمودند، پاداشى بزرگ است.


الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ

173

(همان) كسانى كه (برخى از) مردم، به آنان گفتند:« كه مردمان براى (حمله به) شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسيد »و [لى اين سخن‌]، بر ايمانشان افزود، و گفتند:« خدا ما را بس است؛ و [او] خوب كار سازى است. »


فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ

174

و با نعمتى از جانب خدا و بخشش (او، از ميدان نبرد) بازگشتند، در حالى كه هيچ بدى (و آسيبى) به ايشان نرسيده بود؛ و خشنودى خدا را پيروى كردند؛ و خدا داراى بخششى بزرگ است.


إِنَّما ذٰلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

175

اين فقط شرور (شيطان صفت) است، كه پيروانش را مى‌ترساند. پس اگر مؤمنيد، از آنان نترسيد؛ و از (عذاب من) بترسيد.


وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

176

و كسانى كه در كفر ورزيدن [بر همديگر] پيشى مى‌گيرند، تو را اندوهگين نسازند؛ كه آنان به خدا، هيچ چيزى زيان نمى‌رسانند. خدا مى‌خواهد كه براى شان هيچ بهره‌اى در آخرت قرار ندهد. و براى شان عذابى بزرگ است!


إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

177

در حقيقت كسانى كه كفر را با ايمان مبادله كردند، به خدا هيچ چيزى زيان نمى‌رسانند؛ و برايشان عذابى دردناك است.


وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ

178

و كسانى كه كفر ورزيدند، هرگز نپندارند، كه آنچه به آنان مهلت مى‌دهيم، براى خودشان نيكوست؛ به آنان مهلت مى‌دهيم، فقط براى اينكه [عاقبت‌] بر گناه بيفزايند؛ و براى آنان عذابى خوار كننده است.


ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَليٰ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّي يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَي الْغَيْبِ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ

179

خدا هرگز بر آن نيست كه مؤمنان را بر چنين (حالى) كه شما بر آن هستيد، وا گذارد؛ تا آنكه پليد را از پاك (نيكو) جدا سازد. و (نيز) خدا هرگز بر آن نيست كه، شما را از (آنچه از حس) پوشيده، آگاه كند، ولى خدا از [ميان‌] فرستادگانش، هر كه را (شايسته بداند و) بخواهد بر مى‌گزيند؛ پس به خدا و فرستادگانش ايمان آوريد. و اگر ايمان بياوريد و [خودتان را] حفظ كنيد، پس براى شما پاداشى بزرگ است.


وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

180

و كسانى كه [نسبت‌] به آنچه خدا از بخشش خود به آنان داده، بخل مى‌ورزند، هرگز نپندارند كه آن [بخل‌] براى آنان خوب است؛ بلكه آن براى شان بد است؛ بزودى در روز رستاخيز، آنچه كه به آن بخل ورزيده‌اند، طوق گردنشان خواهد شد. و ميراث آسمان‌ها و زمين، فقط از آن خداست؛ و خدا، از آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است.


لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ

181

بيقين خدا شنيد، سخن كسانى را كه گفتند:« در واقع خدا نيازمند است، و ما توانگريم. »بزودى گفتارشان، و به ناحق كشتن آنان پيامبران را، خواهيم نوشت. و مى‌گوييم:« عذاب سوزان را بچشيد! »


ذٰلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ

182

اين (عذاب) بخاطر دستاورد پيشين شماست، و [بخاطر] اينكه خدا نسبت به بندگان بيدادگر نيست.


الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّي يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

183

كسانى كه گفتند:« در حقيقت خدا از ما پيمان گرفته كه به هيچ فرستاده‌اى ايمان نياوريم، تا براى ما قربانى‌اى بياورد، كه آتش آن را بخورد. »بگو:« بيقين پيش از من، فرستادگانى با دليل‌هاى روشن، و با آنچه گفتيد، به سراغ شما آمدند، پس اگر راستگو هستيد، چرا آنان را كشتيد؟! »


فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جاءُو بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتابِ الْمُنِيرِ

184

و اگر تو را تكذيب كردند، پس بيقين پيش از تو (نيز) فرستادگانى تكذيب شدند، كه دليل‌هاى روشن (معجزه آسا) و نوشته‌هاى متين و كتاب روشنى بخش، آورده بودند.


كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ

185

هر شخصى چشنده مرگ است؛ و فقط در رستاخيز، پاداش‌هايتان بطور كامل به شما داده خواهد شد؛ و هر كس از آتش، بتدريج دور شده، و به بهشت در آورده شود، پس بيقين كامياب شده است و زندگى پست (دنيا)، جز كالاى فريبنده، نيست.


لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذيً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

186

مسلما در مورد مال‌هايتان و جان‌هايتان، آزمايش مى‌شويد؛ و قطعا از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب (الهى) داده شده، و از كسانى كه شرك ورزيدند، [سخنان‌] آزار دهنده فراوانى خواهيد شنيد. و اگر شكيبايى ورزيد و [خودتان را] حفظ كنيد، پس در حقيقت اين [حاكى‌] از تصميم استوار (شما در) كارهاست.


وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ

187

و (ياد كنيد) هنگامى را كه خدا، از كسانى كه به آنان كتاب (الهى) داده شده، پيمان محكم گرفت، كه حتما آن را براى مردم روشن نماييد، و پنهانش مكنيد؛ و [لى‌] آن را پشت سرشان افكندند؛ و آن را به بهاى اندكى فروختند؛ و چه بد چيزى مى‌خرند!


لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

188

هرگز مپندار كسانى كه بدانچه انجام داده‌اند، شادى مى‌كنند، و دوست دارند كه بخاطر آنچه انجام نداده‌اند، ستايش شوند، پس هرگز مپندار كه براى آنان نجاتى از عذاب است، و حال آنكه برايشان، عذابى دردناك است!


وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

189

و فرمانروايى آسمان‌ها و زمين، فقط براى خداست؛ و خدا بر هر چيزى تواناست.


إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ

190

قطعا در آفرينش آسمان‌ها و زمين، و پى در پى آمدن شب و روز، نشانه‌هايى براى خردمندان است.


الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَليٰ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هٰذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ

191

(همان) كسانى كه [در حال‌] ايستاده و نشسته، و بر پهلوهايشان [آرميده‌]، خدا را ياد مى‌كنند؛ و در آفرينش آسمان‌ها و زمين تفكر مى‌كنند؛ (در حالى كه مى‌گويند: اى) پروردگار ما! اين [ها] را بيهوده نيافريده‌اى؛ منزهى تو؛ پس ما را از عذاب آتش، حفظ كن!


رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ

192

[اى‌] پروردگار ما! در واقع هر كه را تو، به آتش در آورى، پس بيقين رسوايش كرده‌اى؛ و هيچ ياورى براى ستمكاران نيست.


رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ

193

[اى‌] پروردگار ما! در واقع ما (صداى) دعوتگرى را شنيديم كه به ايمان فرا مى‌خواند، كه:« به پروردگارتان، ايمان آوريد. »پس ايمان آورديم. [اى‌] پروردگار ما! پس پيامد (گناهان) ما را براى ما بيامرز؛ و بدى‌هاى ما را از ما بزداى؛ و ما را با نيكان (و در زمره آنان) بميران.


رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَليٰ رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعادَ

194

[اى‌] پروردگار ما! و آنچه را بواسطه فرستادگانت به ما وعده فرموده‌اى، به ما عطا كن؛ و ما را در روز رستاخيز رسوا مگردان؛ [چرا] كه تو از وعده [ات‌] تخلف نمى‌كنى.


فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثيٰ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ

195

پس پروردگار آنان، (دعاي) شان را پذيرفت؛ به اينكه (فرمود:) من عمل هيچ عمل كننده‌اى از شما را، از مرد يا زن، تباه نخواهم كرد؛ كه برخى از شما از برخى (ديگر) هستند، و كسانى كه هجرت كرده، و از خانه‌هايشان بيرون رانده شده، و در راه من آزار ديده، و پيكار كرده و كشته شده‌اند، قطعا بدى‌هايشان را از آنان مى‌زدايم؛ و حتما آنان را در باغ‌هاى (بهشتى) وارد مى‌كنم، كه از زير [درختان‌] ش نهرها روان است؛ (اين) پاداشى از جانب خداست. و خدا پاداش نيكويى، نزد اوست.


لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ

196

هرگز، رفت و آمد كافران در شهرها، تو را نفريبد!


مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ

197

[اين‌] كالاى اندكى است؛ سپس مقصدشان جهنم است، و چه بد بسترى است!


لٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ

198

ليكن كسانى كه [خودشان را] از (عذاب) پروردگارشان حفظ مى‌كنند، برايشان باغ‌هاى (بهشتى) است، كه از زير [درختان‌] ش نهرها روان است، در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ (اين نخستين) پذيرايى از جانب خداست؛ و آنچه در نزد خداست، براى نيكان بهتر است.


وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خاشِعِينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ

199

و مسلما از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خدا، و آنچه به سوى شما فرو فرستاده شده، و آنچه به سويشان فرو فرستاده شده، ايمان دارند؛ در حالى كه براى خدا فروتنند؛ [و] آيات خدا را با بهاى اندكى نمى‌فروشند. آنان برايشان، پاداش آنان، نزد پروردگارشان است. كه خدا، حسابرسى سريع است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

200

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! شكيبا باشيد؛ و [در برابر دشمنان‌] شكيبايى ورزيد و نگهبان مرزها باشيد، و [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ كنيد، باشد كه شما رستگار شويد.


سوره قبل

سوره آل عمران

سوره بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان